سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و آنگاه که از خبّاب یاد کرد فرمود : ] خدا بیامرزاد خبّاب پسر أرتّ را . به رغبت اسلام آورد و از روى فرمانبردارى هجرت کرد و به گذران روز قناعت ، و از خدا راضى بود و مجاهد زندگى نمود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :107
بازدید دیروز :0
کل بازدید :48796
تعداد کل یاداشته ها : 370
103/9/7
1:31 ع
موسیقی

 

 

زل و حجرات همسرانِ رسول خدا(ص)

     پیامبر(ص) با اینکه رئیس جامعه اسلامی بود و تمامی امکانات و منابع مالی را در اختیار داشت؛ اما بسیار ساده می­زیست. نمونه بارز این سادگی، منزلی بود که حضرت و همسران مکرمه­اش در آن سکونت داشتند. این منزل، وسایل مختصری داشت و در  سادگی، مثال­زدنی بود.

   واقدی از عبدالله بن زید هذلی چنین نقل می­کند: «من، منزل همسران پیغمبر(ص) را در آن موقع دیدم که آنها را به فرمان عمرو بن عبدالعزیز ویران کردند. دیوار حیاط­­­­ها از خشتِ خام و هر حیاط، دارای حجره­هایی از چوب و شاخ خرما بود که میان آنها را گل­اندود کرده بودند. 9 حجره در فاصله خانه عایشه و درب مسجد ـ که به باب النبی(ص) معروف است ـ تا محل خانه اسماء دختر حسن بن عبدالله قرار داشت. بر در این حجرات، پرده­های مویین سیاهی آویزان بود و بالای این حجره­ها نیز سفره­های چرمی یا چادرهای مویین قرار داشت.

 

وسایل خانه آن حضرت

 

تختخواب

   نزد قریش، چیزی دوست­داشتنی­تر از تخت نبود که بر آن بخوابند؛ از این رو بعد از هجرت و آمدن به مدینه، ابوایوب انصاری، تختی از چوب ساج و لیف خرما  برای پیغمبر تهیه کرد که تا وقتی پیامبر(ص) در منزل ایشان بود، بر آن استراحت می­فرمود؛ اما بعد­ها که به منزل خود در مدینه تشریف برد، تختی داشت که رویه­اش از حصیر بود.

زیرانداز

   رسول اکرم(ص)، زیراندازی از پوست داشت که از لیف خرما پُر شده بود؛ اما بیشتر اوقات، عبایش، زیرانداز بستر بود که آن را دولا می­کرد و بر آن استراحت می­فرمود.

 

رو انداز

   پیغمبر(ص) رواندازی داشت که با گیاه خوشبو و رنگین «ورس» یا «زعفران» رنگ شده بود. نوبت هر یک از زنان که می­رسید، رسول اکرم(ص) آن را به خانه­ وی می­فرستاد و آن را مرطوب می­کرد تا بویش پخش شود.

بالش

   بالش ایشان، چرمی و انباشته از لیف خرما بود.

 

فرش

   آن بزرگوار، حصیری داشت که روزها بر آن می­نشست و شب­ها بر آن نماز  می­خواند؛ گلیمی هم داشت که سجاده نمازش بود.

 

ظرف­های منزل

  حضرت دو کاسه چوبی و کاسه­ای هم از آبگینه (شیشه ـ بلور) داشت. این کاسه بلور، هدیه مقوقس، شاه اسکندریه بود که با نقره تزیین شده بود و گفته­اند که نامش «ریان» بود. کاسه­ای بسیار بزرگ هم به نام «ریّ» در خانه آن بزرگوار وجود داشت. همچنین، رسول خدا(ص) دو ظرف به نام­های «سعه» و «مضّبب» و کاسه­ای برنجی داشت که حضرت به سبب شدت حرارت در آن «حنا» و «وسمه» می­ریخت و به سر می­مالید. 

   علاوه بر اینها ظرفی از سفال نیز در منزل بود که پیامبر خدا(ص) در آن وضو می­گرفت و از آن آب می­نوشید. اطفال انصار نیز به منزل رسول اکرم(ص) می­آمدند و بدون هیچ منعی از آب آن می­نوشیدند و برای تبرک، از آب آن بر سر و روی خود می­مالیدند.

ابریق (آفتابه)

آفتابه­ای  از روی نیز در منزل بود که استفاده قرار می­شد.

 

لوازم شخصی

 

مسواک

   حضرت، چوب­های مسواک­ تر و خشکی داشت که هر گاه از خواب برمی­خاست، چه روز و چه شب، پیش از وضو از آنها استفاده می­کرد.

 

شانه

  خاتم انبیا(ص)، شانه­ای از عاج داشت.

آیینه

 نام آینه حضرت «المدله» بود.

 

سرمه­دان

پیامبر(ص) هر شب، هنگام خواب، چشمان خویش را سرمه  می­کشید.

 

شیشه روغن

  رسول اکرم(ص)، روغن لازم برای موهایش را در آن شیشه نگاه می­داشت.

 

جعبه

  آن جعبه­، «کافور» نام داشت که هدیه نجاشی بود و پیغمبر(ص) شانه عاج، سرمه­دان، قیچی و مسواکش را در آن  قرار می­داد.

 

عصا

   پیامبر(ص) دو عصا داشت: عصایی به نام «العرجون» و نیز عصای سر خمیده کوچکی به نام «ممشوق» که طولش نیم متر یا کمی بیشتر بود. ایشان پیاده و سواره، آن را با خود داشت و چون سوار شتر می­شد آن را به شتر می­آویخت و گاه با آن، چیزی را از زمین بلند می­کرد.