سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، روشنی هر دل است . [عیسی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :0
کل بازدید :48934
تعداد کل یاداشته ها : 370
103/9/10
2:32 ع
موسیقی

 

اللّهــم صلّ علــی محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "

 

در کتاب زندگانی پرچمدار کربلا، نوشته‏ی آقای مظفری معارف صفحه‏ی 94 آمده است که:
شیعیان از دست اذیتهای افاغنه به علمای نجف شکایت کردند سیدی از علمای نجف در خواب حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام رسید در حالی که عباس بن علی علیه السلام وارد شد و قلاده‏ی حیوانی به دست داشت.
علی علیه السلام فرمود: به زودی شیعیان نجات خواهند یافت، روزی که نادرشاه به زیارت امیرالمومنین علیه السلام مشرف شد سید نامبرده به ملاقات نادر آمد و الله‏اکبر گفت، نادرشاه علت تکبیر را پرسید؟ سید خوابش را بیان کرد.
نادر امر کرد قلاده‏ای به گردنش انداختند و کشان‏کشان به حرم مشرف شد و این عمل را تکرار کرد و از این جهت ایمان مخصوص به مولای متقیان امیرالمومنین علی علیه السلام پیدا کرد و به طلاکاری گنبد و ایوان مطهر قیام کرد و مهر خود را، کلب آستان علی نادرقلی (نادرشاه) انتخاب کرد.
آن قوی پنجه که آزردن دلهاست فنش‏
الفتی هست نهان با دل غمگین منش‏
جان رسیده به لب از دوری جان‏بخش لبش‏
دل به تنگ آمده از حسرت نوشین دهنش‏
دوش در طرف چمن بلبل شیدا می‏گفت‏
نوبهار آمد و افزود غمم ز آمدنش‏
باغ ماند به صف ماریه و لاله و گل‏
به شهیدان به خون غرقه‏ی گلگون کفنش‏
ابر در ماتم سقای شهیدان گرید
که همه عمر بود دیده‏ی گریان چو منش‏
نور حق ماه بنی‏هاشم عباس که هست‏
مهر او شمع و دل جمع محبان لگنش‏
حامل رایت و میر سپه عشق که داشت‏
قوت سیل اجل همت بنیاد کنش‏
دستش از تن که بریدند به کف محکم بود
رشته بندگی و مهر امام زمنش‏
گفت در ماتم او شاه شهیدان گریان‏
دید افتاده چو در معرکه پرخون بدنش‏
شد کنون قطع امید من و پشتم به شکست‏
بعد از این وای به حال دل و رنج و محنش‏
یادم آمد لب خشکیده و چشمان ترش‏
جگر سوخته از غم دل خون از حزنش‏
زان نبردش شه دین سوی شهیدان دگر
که میسر نشد از معرکه برداشتنش‏
برگرفتن نتوان پیکر آن کشته ز خاک‏
که نه تن مانده به جا و نه به تن پیرهنش‏
شعر از محیط قمی

منبع.کتاب در کنار علقمه؛ کرامات حضرت عباس علیه السلام