سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علم راه عذر بر بهانه جویان بسته است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :219
کل بازدید :48916
تعداد کل یاداشته ها : 370
103/9/8
3:15 ص
موسیقی

چون ابوبکر مسند خلافت را از امیرالمؤمنین علیه‏السلام غصب کرد، و در برابر فشار اعتراضات مردم به ویژه احتجاجات علی علیه‏السلام قرار گرفت، در خانه خودش را به وی مردم بست، و سپس به مسجد آمد و خطاب به مردم گفت:
«اقیلونی اقیلونی فلست بخیرکم و علی فیکم»
مرا رها کنید، مرا رها کنید، من برتر و افضل شما نیستم در حالی که علی علیه‏السلام در میان شما است. [1] .
و در حدیثی از انس بن مالک آمده است که یک دانشمند یهودی پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد مدینه شد، و چون از «وصی» پیامبر سؤال کرد، او را به حضور «ابوبکر» آورده‏اند.
یهودی گفت: من سؤالاتی دارم که جز پیامبر و یا وصی او کس دیگر نمی‏تواند آنها را جواب گوید: ابوبکر گفت: هر چه می‏خواهی سؤال کن.
یهودی: مرا خبر ده از چیزی که برای خدا نیست، و از آنچه در نزد او نیست، و آنچه را که خدا آن را نمی‏داند!!
ابوبکر چون خود را مرد میدان ندید، فورا یهودی را متهم کرد و گفت: اینها سؤالات افراد بی‏دین است و آنگاه قصد کرد وی را تنبیه نماید.
ابن‏عباس خطاب به ابوبکر گفت: با مرد یهودی انصاف نکردید، یا جوابش را بگویید و یا به حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السلام روید، زیرا من از پیامبر خدا شنیدم که او را دعا کرد...
ابوبکر و یهودی و همراهان به خانه علی علیه‏السلام آمده و سؤال یهودی را مطرح ساختند. حضرت در جواب او فرمود:
اما آنچه را که خدا نمی‏داند عقیده شما یهودی‏ها است که می‏گوئید «عزیر فرزند خدا است» در حالی که او برای خویش فرزندی قائل نیست.
و در مورد سؤال دومتان ظلم و ستم است که نزد خدا اینها وجود ندارد.
و اما این که در سؤال سوم پرسیده‏اید آن چیست که برای خدا نیست؟ آن شریک و همتا است که پروردگار عالم از آن مبرّا است.
چون یهودی این جواب‏ها درست را شنید، زبان به اظهار «شهادت» گشوده و گفت:
«اشهد ان لا اله الا الله، واشهد ان محمدا رسول‏الله، واشهد انک وصی رسول‏الله» در حالی که ابوبکر و مسلمانان حاضر این صحنه را تماشا می‏کردند، با شادی و خوشحالی زبان به تحسین علی علیه‏السلام گشودند و بالاتفاق گفتند:
«یا علی! یا مفرج الکرب!» ای علی! ای مرد بزرگواری که غم‏ها و غصه‏ها را از ما برطرف کردی! [2] .
و بدین طریق عظمت علمی و فضیلت وی را بر خود تأیید کردند. [3] .

پی نوشت ها: 
[1] حق الیقین شبر ج1 ص180 و با تفاوت الفاظ مختصر کنزالعمال ج5 ص631 ش14112 و ص607 ش14073 و ص600 ش 14064 الامامة والسیاسة دینوری ج1 ص 14 تاریخ طبری ج2 ص450 و460 شرح نهج‏البلاغه ابن ابی‏الحدید ج17 ص155 و156 و ج6 ص20. 
[2] المجتبی لا بن درید ص35 به نقل از الغدیر ج7 ص 178 مناقب ابن‏شهر آشوب ج2 صلی الله علیه و آله 257. 
[3] نقل از آفتاب، ولایت ص 212-211.