برخی برای خود بزرگ جلوهدادن، تُندخو و عبوس بوده و خشن با مردم برخورد میکنند،
و گروهی بداخلاق و عصبانی هستند.
بد زبان و تندخو و بدرفتارند،
متکبّر و دارای خشونت میباشند،
اینها نمیتوانند در دلهای مردم نفوذ کنند، و دوستان و خویشاوندان را در روابط اجتماعی خشنود نگهدارند.
در اسلام خوشروئی و فروتنی و تبسّم بر لب داشتن و شوخیهای با نمک کردن، از ارزشهای ارزنده اخلاقی است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم متواضع، خوشرو و فروتن بود، به گونهای که همه را جذب میکرد و در عمق جان دوستان نفوذ داشت،
درباره آن بزرگ پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نوشتند:
اِنَّهُ کانَ کَثیرُ التَّبَسُّم وَ کانَ اَفْکَهُ النَّاسُ
(همانا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم زیاد تبسّم بر لب داشت و از همه بیشتر مزاح و شوخی نمکین میکرد.) [1] .
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم خود فرمود:
اِنّی لَاَمْزَحُ وَ لا اَقُولُ اِلاَّ حَقّاً
(همانا من از همه بیشتر شوخی میکنم، امّا جز حق چیزی نمیگویم.)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز شوخی نمکین داشت،
و همواره تبسّم بر لب داشته، خوشرو و متواضع بود،
در سلام سبقت میگرفت.
تا آنجا که متکبّران غرورزده به امام علی علیه السلام ایراد میگرفتند،
که چرا شوخی میکند،
و با مردم فروتن است،
و تبسّم بر لب دارد،
و به همین جهت برخی از خود بزرگ بینها، که مردم را تحقیر میکردند و میگفتند:
علی برای خلافت، مناسب نیست.
روزی سلمان فارسی به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گفت:
هذا ما اَخَّرَکَ اِلَی الرّابِعَة
(اخلاق نیکو و شوخی های تو باعث شد که بیخردان شما را در رتبه چهارم خلافت قرار دهند.)
و میگفتند:
لَوْلا دُعابَتُهُ لَکانَ اَوْلَی النَّاسُ بِالْخِلافَة
(اگر شوخی های علی نبود، از همه سزاوارتر به خلافت بود.)
چون جاهلان غرورزده فکر میکردند، یک مدیر سیاسی باید متکبّر و خودخواه و خشن باشد تا مردم از او ترسیده، اطاعت کنند.
همین جَوْسازیها را عمروعاص در شام برضدِّ امام علی علیه السلام داشت که در خطبه 84 نهجالبلاغه حضرت پاسخ او را میدهد:
عَجَبا لَاِبْنِ النَّابِغَةِ! یَزْعُمُ لِاَهْلِ الشَّامِ اَنَّ فِیَّ دُعابَةً، وَ اَنّی اِمْرَؤٌ تِلْعابَةٌ اُعافِسُ وَ أُمارِسُ لَقَدْ قالَ باطِلاً وَ نَطَقَ اثِماً... أمَّا وَ اللَّهِ لََیمْنَعُنی مِنَ اللَّعْبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ
(شگفتا، پسر آن زن نابغه، در میان مردم شام رواج میدهد که من اهل شوخی بوده با سخنان خندهآور مردم را سرگرم کردهام، حرفی به باطل گفته و سخنی به گناه انتشار داده است.
سوگند به خدا همانا مرا یاد مرگ از شوخی کردن و سرگرمیهای بیهوده باز میدارد) [2] .
پی نوشت ها:
[1] جامع السّعادات.
[2] خطبه 1:84 و 4 نهجالبلاغه معجم