سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، ثمره حکمت است و درستی ازشاخه های آن . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :30
بازدید دیروز :72
کل بازدید :49679
تعداد کل یاداشته ها : 370
04/1/31
6:22 ص
موسیقی


در روایت آمده است که روزی ام اسلم برای دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  به خانه ام سلمه آمد و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوال کرد. ام سلمه گفت: برای کاری بیرون رفته و چند لحظه دیگر می آید.

ام اسلم نزد ام سلمه منتظر ماند تا اینکه حضرت آمد. ام اسلم گفت: پدر و مادرم به فدایت، ای رسول خدا! کتاب خوانده و فهمیدم که هر نبی ای وصی داشته است؛ حضرت موسی وصی ای در زمان حیات و وصی ای نیز بعد از مرگش داشت و همچنین حضرت عیسی علیه السلام ، ای رسول خدا! وصی شما کیست؟

حضرت به او فرمود:

ای ام اسلم! وصی من در زمان حیات و بعد از مرگم یکی است. ای ام اسلم! هر کس آن کاری که من انجام می دهم، او انجام دهد، پس همان او وصی من است.

آنگاه سنگی را از روی زمین برداشتند، آن را نرم کردند و سپس با انگشتری بر آن مهر زدند و فرمودند: هر کس همچون من این کار را انجام دهد، او در زمان حیات و بعد از مرگم وصی من است.

از نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیرون آمده و نزد امیرالمومنین علیه السلام رفته و عرض کردم: پدر و مادرم فدایت باد! آیا تو وصی رسول خدا هستی؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! آن گاه سنگی را از روی زمین برداشته ، آن را شکسته و نرم کرد و با انگشترش بر آن مهر زد. سپس فرمود:

ای ام اسلم! هر کس مانند من عمل کند، او جانشین من است.

پس نزد امام حسن علیه السلام که پسر بچه ای بود آمده و به او عرض کردم: ای آقای من! آیا شما جانشین پدرتان هستید؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! آن گاه سنگی را از زمین برداشته و مانند پدرش عمل کرد و با انگشترش بر آن مهر زد. از نزد امام حسن علیه السلام بیرون آمده و نزد امام حسین علیه السلام رفتم که سنش کم بود، عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! آیا شما جانشین برادرت هستید؟

فرمود: بله، ای ام اسلم! او نیز سنگی برداشت و مانند پدر و برادرش عمل کرد.

خداوند به من عمر داد تا اینکه بعد از شهادت امام حسین علیه السلام نزد امام سجادعلیه السلام رفته و عرض کردم: آیا شما جانشین پدرتان هستید؟

فرمود: بله و مانند پدرانش صلوات الله علیهم اجمعین عمل کرد و از نزد آن حضرت بیرون آمدم.[1]

---------------------------

[1]اصول کافی،ج1،ص355