سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا دانشمند که نادانى وى او را از پاى در آورد و دانش او با او بود او را سودى نکرد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :0
کل بازدید :48946
تعداد کل یاداشته ها : 370
103/9/10
2:42 ع
موسیقی

 

حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام نمازهای روزانه را در وقت خود می‏خواند.
و برای نوافل و مستحبّات اهمیّت فراوان قائل بود،
و نماز شب حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام هرگز ترک نمی‏شد، 
زیرا که از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنید:
صَلوة اللَّیْلِ نُورٌ 
(نماز شب نور است)
ابن الکَوّاء نقل می‏کند:
حتّی در «لیلة الهریر» که کوفیان و شامیان از آغاز شب تا صبح می‏جنگیدند، 
در آن شب نیز نمازِ شبِ امام علی‏ علیه السلام ترک نگردید. [1] .
نوف بکّالی، نسبت به حالات شبانه و نماز شب آن حضرت نقل می‏کند:
یَا نَوْفُ، طُوبَی لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ، أُولئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِیباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَی مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ.
یَا نَوْفُ، إِنَّ دَاوُودَ علیه السلام قَامَ فِی مِثْلِ هذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ: إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً، أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ (وهی الطنبور) أَوْ صَاحِبَ کَوْبَةٍ.
(در یکی از شب‏ها حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام را دیدم که برای عبادت از بستر بر خواست، و نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی! یا بیدار؟ گفتم بیدارم، امام علی‏ علیه السلام فرمود:)
(ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیای حرام چشم پوشیدند، و دل به آخرت بستند، 
آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زیرین، و دعا را لباس رویین خود قرار دادند، سپس دنیا را همانند عیسی مسیح‏ علیه السلام وا نهادند.
ای نوف! همانا داوود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب برمی‏خواست، و می‏گفت:
«این ساعتی است که دعای هر بنده‏ای به اجابت می‏رسد، جز باجگیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر، یا نوازنده طنبور و طبل».) [2] .
حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام در وصفِ شبِ پرهیزکاران، و نمازِ شب آنان فرمود:
أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً. یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَیَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ.
فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةً فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً، وَتَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً، وَظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ. 
وَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَشَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ، فَهُمْ حَانُونَ عَلَی أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَأَکُفِّهِمْ وَرُکَبِهِمْ، وَأَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، یَطْلُبُونَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ.
«پرهیزکاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه می‏خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می‏یابند، وقتی به آیه‏ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند، و با جان پرشوق در آن خیره شوند، و گمان می‏برند که نعمت‏های بهشت در برابر دیدگانشان قرار دارد،
و هرگاه به آیه‏ای می‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‏سپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعله‏های آتش، در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادی خود از آتش جهنّم را می‏طلبند.» [3] .

پی نوشت ها: 
[1] حلیة الابرار ج 1 ص 320. 
[2] حکمت 104 نهج‏البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
1- کتاب خصال ج1 ص337 ح40 باب الستّه: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)
2- اکمال الدین: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)
3- مروج الذهب ج4 ص106: مسعودی (متوفای 346 ه)
4- حلیة الاولیاء ج 6 ص 53: ابونعیم اصفهانی(متوفای 402 ه)
5- تاریخ بغداد ج 7 ص162 ح3608: خطیب بغدادی شافعی (متوفای 463 ه)
6- دستور معالم الحکم ص 35 و92: قاضی قضاعی(متوفای 454 ه)
7- غرر الحکم ص 209 : ج 4 ص 268: آمدی (متوفای 588 ه). 
[3] خطبه 8 : 193 نهج‏البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است. 

 


  
  

ابودرداء نقل می‏کند:
کانَ أمیرَالْمُؤمِنینْ‏ علیه السلام اِذا حَضَرَ وَقْتَ الصَّلوةِ تَلَوَّنَ وَ تَزَلْزَلَ فقیل لهُ مالک؟
فیقول:
جاءَ وَقْتُ أمانَةً عَرَضَها اللَّهُ تَعالی عَلَی السَّمواتِ وَ الْأرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها وَ حَمَلَها الانْسانُ فی صَنْعِفِه فَلا أدْری أُحْسِنُ اِذا ما حَمَلْتُ أم لا؟ [1] .
(آنگاه که وقت نماز می‏رسید، امیرالمؤمنین رنگ چهره‏اش دگرگون شده و مضطرب می‏شد، به حضرت می‏گفتند: چه شده است شما را؟
پاسخ می‏داد:
وقت انجام امانتی رسیده است که خدای بزرگ آن را به آسمان‏ها و زمین و کوه‏ها عرضه کرد و آنها نتوانستند آن را بپذیرند، و انسان آن را پذیرفت در حالی که از همه ناتوان‏تر بود، پس من نمی‏دانم آیا این امانت سنگین را نیکو برداشتم یا نه؟

پی نوشت ها:
[1] انوار نعمانیّه ص238، -و بحارالانوار ج41 ص24 - 17. 


  
  


هرگاه وقت نماز پنجگانه می‏رسید، 
حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام حالت اضطراب و ناراحتی داشت، به گونه‏ای که رخسار حضرت سرخ می‏گردید.
از حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام می‏پرسیدند:
شما را چه می‏شود، که اینقدر ناراحت و نگرانید؟
می‏فرمود: 
(وقت امانتی که خداوند آن را بر آسمان وزمین عرضه کرد و آنها نپذیرفتند، رسید.) [1] .

پی نوشت ها: 
[1] انوار نعمانیّه ص 238، -و بحاالانوار ج41 ص24 - 17. 


  
  

شخصی خدمت حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام آمد که اذان می‏گفت،
و به مردم قرآن می‏آموخت،
و از این راه حقوق دریافت می‏کرد و زندگی خود را اداره می‏نمود.
به امام علی‏ علیه السلام گفت:
سوگند به خدا! ای امیرالمومنین، من تو را برای خدا دوست دارم.
حضرت در پاسخ او فرمود:
امّا من تو را در راه خدا دوست نمی‏دارم.
آن شخص شگفت زده پرسید:
چرا؟ مگر من چه عمل ناروائی را مرتکب شدم؟
حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام فرمود:
برای اینکه اذان گفتن را راه کسب خود قرار دادی.
و برای آموزش دادن قرآن از مردم حقوق دریافت می‏کنی.
در حالی که از رسول خدا شنیدم که می‏فرمود:
«هرکس در تعلیم قرآن از مردم اُجرتی بگیرد، بهره او همان است و در قیامت اجری نخواهد داشت.» [1] .

پی نوشت ها: 
[1] وسائل‏الشیعه ج17 ص157،و من‏لایحضرالفقیه ج3 ص 461 : 109. 


  
  

آنان که با حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام زندگی می‏کردند و فراوان با او بودند،
و در سَفَر و حَضَر حالات گوناگون حضرت را مشاهده می‏کردند نقل کردند که:
«امام علی‏ علیه السلام فراوان در فکر فرو می‏رفت و بسیار اشک می‏ریخت.» [1] .
زیرا خود در وصف مردان خدا فرمود:
فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ: مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ، وَمَلْبَسُهُمُ الْإِقْتِصَادُ، وَمَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ. 
غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ، وَوَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ. نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ.
وَلَوْلَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ، شَوْقاً إِلَی الثَّوَابِ، وَخَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ. عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ، فَهُمْ وَالْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ، وَهُمْ وَالنَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ.
قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ، وَشُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ، وَأَجْسَادُهُمْ نَحِیفَةٌ، وَحَاجَاتُهُمْ خَفِیفَةٌ، وَأَنْفُسُهُمْ عَفِیفَةٌ. صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِیلَةً. 
تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ. 
أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا، وَأَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا.
«امّا پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلت‏های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه‏روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، چشمان خود را بر آن چه خدا حرام کرده می‏پوشانند، و گوش‏های خود را وقف دانش سودمند کرده‏اند، و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است.
و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدّر فرمود، روح آنان حتی به اندازه برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمی‏گرفت، از شوق دیدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند، بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت‏های آن بسر می‏برند، و جهنّم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند.
دل‏های پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در أمان، تن‏هایشان فربه نبوده، و درخواست‏هایشان اندک، و عفیف و پاکدامنند. در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند، تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرمود، دنیا می‏خواست آنها را بفریبد امّا عزم دنیا نکردند، می‏خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.» [2] .

پی نوشت ها: 
[1] حلیة الابرار ج 1 ص 339. 
[2] خطبه 2 : 193 نهج‏البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
1- کتاب سلیم‏بن‏قیس ص849 حدیث43: از اصحاب امام سجاد علیه السلام(متوفای 90 ه)
2- کتاب أمالی ص457 مجلس84 ح2: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)
3- کتاب النهایة ج 1 ص 132: ابن أثیر شافعی (متوفای 606 ه)
4- کتاب ارشاد ص 139 : ج1 ص301: شیخ مفید متوفای 413 ه)
5- عیون الاخبار ج 2 ص 60: ابن قتیبة (متوفای 276 ه)
6- عقد الفرید ج 2 ص 162: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه)
7- تاریخ یعقوبی (ابن واضح) ج 2 ص 187: یعقوبی (متوفای 292 ه)
8- روضه کافی ج 8 ص 67: کلینی (متوفای 328 ه). 


  
  

حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام مرتّب اذان می‏گفت.
در کوفه بالای بام مسجد می‏رفت و اذان می‏گفت.
حتّی در شب ضربت خوردن (شب نوزدهم ماه مبارک رمضان) نیز اذان گفتن را ترک نفرمود.
امام علی‏ علیه السلام پس از خواندن نماز شب، به بالای بام مسجد کوفه می‏رفت و انگشتان مبارک بر گوش می‏نهاد و با صدای بلند، به گونه‏ای اذان می‏گفت که، صدای اذان آن حضرت به گوش تمام مردم کوفه می‏رسید. [1] .

پی نوشت ها: 
[1] ناسخ التواریخ ج 4 ص 279. 


  
  

نماز، صحبت کردن با خداست،
و کسی که عاشق خداست و دوست دارد با خدا صحبت کند نماز می‏خواند و وقت و لحظات عمرش را بی‏حساب نمی‏گذراند.
امام صادق‏ علیه السلام نقل کرد که:
امام علی‏ علیه السلام در امّت اسلام تنها فردی بود که بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در شبانه روز هزار رکعت نماز می‏خواند و از نماز سیری نداشت.
عَنْ ابی عبداللَّه‏ علیه السلام قال: فَاِنَّ عَلِیّاً کانَ یُصَلّی فی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةَ ألْفَ رَکْعَةٍ
«از ابی عبداللَّه‏ علیه السلام نقل شده که فرمود:
علی‏ علیه السلام نماز می‏خواند در شبانه روز 1000 رکعت نماز» [1] .

پی نوشت ها: 
[1] حلیة الابرار ج 1 ص 317.


  
  

حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام نمازهای روزانه را در وقت خود می‏خواند.
و برای نوافل و مستحبّات اهمیّت فراوان قائل بود،
و نماز شب حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام هرگز ترک نمی‏شد، 
زیرا که از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنید:
صَلوة اللَّیْلِ نُورٌ 
(نماز شب نور است)
ابن الکَوّاء نقل می‏کند:
حتّی در «لیلة الهریر» که کوفیان و شامیان از آغاز شب تا صبح می‏جنگیدند، 
در آن شب نیز نمازِ شبِ امام علی‏ علیه السلام ترک نگردید. [1] .
نوف بکّالی، نسبت به حالات شبانه و نماز شب آن حضرت نقل می‏کند:
یَا نَوْفُ، طُوبَی لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ، أُولئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِیباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَی مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ.
یَا نَوْفُ، إِنَّ دَاوُودَ علیه السلام قَامَ فِی مِثْلِ هذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ: إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً، أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ (وهی الطنبور) أَوْ صَاحِبَ کَوْبَةٍ.
(در یکی از شب‏ها حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام را دیدم که برای عبادت از بستر بر خواست، و نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی! یا بیدار؟ گفتم بیدارم، امام علی‏ علیه السلام فرمود:)
(ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیای حرام چشم پوشیدند، و دل به آخرت بستند، 
آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زیرین، و دعا را لباس رویین خود قرار دادند، سپس دنیا را همانند عیسی مسیح‏ علیه السلام وا نهادند.
ای نوف! همانا داوود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب برمی‏خواست، و می‏گفت:
«این ساعتی است که دعای هر بنده‏ای به اجابت می‏رسد، جز باجگیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر، یا نوازنده طنبور و طبل».) [2] .
حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام در وصفِ شبِ پرهیزکاران، و نمازِ شب آنان فرمود:
أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً. یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَیَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ.
فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةً فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً، وَتَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً، وَظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ. 
وَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَشَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ، فَهُمْ حَانُونَ عَلَی أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَأَکُفِّهِمْ وَرُکَبِهِمْ، وَأَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، یَطْلُبُونَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ.
«پرهیزکاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه می‏خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می‏یابند، وقتی به آیه‏ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند، و با جان پرشوق در آن خیره شوند، و گمان می‏برند که نعمت‏های بهشت در برابر دیدگانشان قرار دارد،
و هرگاه به آیه‏ای می‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‏سپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعله‏های آتش، در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادی خود از آتش جهنّم را می‏طلبند.» [3] .

پی نوشت ها: 
[1] حلیة الابرار ج 1 ص 320. 
[2] حکمت 104 نهج‏البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
1- کتاب خصال ج1 ص337 ح40 باب الستّه: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)
2- اکمال الدین: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)
3- مروج الذهب ج4 ص106: مسعودی (متوفای 346 ه)
4- حلیة الاولیاء ج 6 ص 53: ابونعیم اصفهانی(متوفای 402 ه)
5- تاریخ بغداد ج 7 ص162 ح3608: خطیب بغدادی شافعی (متوفای 463 ه)
6- دستور معالم الحکم ص 35 و92: قاضی قضاعی(متوفای 454 ه)
7- غرر الحکم ص 209 : ج 4 ص 268: آمدی (متوفای 588 ه). 
[3] خطبه 8 : 193 نهج‏البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است. 


  
  

یکی از ویژگی‏های امام علی‏ علیه السلام آن بود که همواره به یاد خدا بود،
و در هر حال ذکر می‏گفت،
و ذکر همیشگی حضرت «اَلْحَمْدُ لِلَّه» بود،
که مدام از زبان مبارکش جاری می‏شد.
وقتی لباس نو می‏پوشید،
آنگاه که سوار اسب می‏شد،
الحمدللّه می‏گفت،
و می‏فرمود:
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی اَکْرَمَنا وَ حَمَلَنا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقَنا مَنَ الطَّیِّباتِ وِفَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضیلاً
(حمد خدارا که ما را کرامت بخشید و در صحرا و دریا وسیله سواری عطاکرد، و از روزیِ پاکیزه روزی داد و بر بسیاری از آفریده‏ها ما را برتری بخشید.) [1] .
و یا آیه 13 سوره زخرف را می‏خواند که:
«سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَلَنا هذا وَ ماکُنَّا لَهُ مُقْرِنینَ وَ إِنَّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون» رَبِّ اِغْفِرْلی ذُنُوبی اِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتْ
(پاک و برتر است خدائی که این سواری را تسلیم من نمود که هرگز بر آن قدرت نداشتیم، و بازگشت ما به سوی خداست.)
و بعد می‏فرمود:
خدایا مرا ببخش که همانا بخشاینده گناهان، کسی جز تو نیست.
و وقتی از خانه بیرون می‏آمد، می‏فرمود:
بسم‏اللَّه [2] .
و بر سفره به هنگام صرف غذا می‏فرمود:
(بسم‏اللَّهِ الرَّحمن الرَّحیم) [3] .

پی نوشت ها: 
[1] صفّین ابن مزاحم ص 132 - و - جواهر المطالب ج 1 ص 269. 
[2] صحیح ترمذی، وسنن نسائی، و الموافقات حافظ، و کتاب صفّین ابن‏مزاحم ص132،. جواهر المطالب ج1 ص269. 
[3] امالی شیخ صدوق ص246. 


  
  

در آغاز بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در آن روزهائی که مسلمانی وجود نداشت، همه مردم می‏دیدند که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، خدیجه‏ علیها السلام و کودکی به نامِ علی‏ علیه السلام وارد خانه خدا می‏شوند،
و نماز می‏گزارند.
امام علی‏ علیه السلام خود فرمود:
وَ لَقَدْ صَلَّیْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ‏ صلی الله علیه وآله وسلم قبْلَ النَّاسِ بِسَبْعَ سِنینْ وَ أنَا أوَّلُ مَنْ صَلّی مَعَهُ
(و همانا من با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم پیش از همه انسان‏ها نمازخواندم، در حالی که 7 ساله بودم، من اوّل کسی هستم که با پیامبر نماز گزاردم.) [1] .
و رسول گرامی اسلام‏ صلی الله علیه وآله وسلم هم فرمود:
یَا عَلی أنْتَ أوَّلُ هذِهِ الْاُمَّةِ اِیْمانَاً بِاللَّهِ و رَسُولِهِ 
(ای علی، تو اوّل فرد از این امّت اسلام هستی، که به خدا و پیامبرش ایمان آوردی.) [2] .

پی نوشت ها: 
[1] الغدیر ج3 ص222. 
[2] بحارالانوار ج19 ص67. 


  
  
<   <<   6   7   8      >